عشق جذاب
پارت ۷
که یهو مرده بیهوش میکنه النا رو
مرده:قربان کار انجام شد
کوک :خوبه بیارینش
ویو النا
بیدار شدم یادم میومد اون مرده منو بیهوش کرد تو یه اتاق بودم رفتم تلوتلو ...سمت در ......بسته بود .....یعنی چی
النا :این درو باز کنید (داد)
النا :کمککککک(داد)
النا :عوضی شما ها کید (داد)
(همینجور داد میزد که بادیگارد درو باز کرد )
بادیگارد ۱ :چته هوی خفه خون بگیر یا همینجا بکشمت
بادیگارد ۲ :حیف نیست خیلی ما...ما..نیه اون سینه ها با آدم حرف میزنه (پوزخند)
بادیگارد ۱ :فک کنم خوب باشه یه درس بهش بدیم اونم ...ز نوع لذت (نیشخند )
النا ویو
دیدم داره نزدیکم میشن یه قوطی پیشم بود ورداشتم زدم تو سر اولی
که افتاد
بادیگارد۲:چه غلطی میکنی هرزه
اونم داشت میومد یکی دیگه زدم اونم افتاد از نقطه حساس زدم بیهوش بشن در باز بود پس درو باز کردم که برم از پله ها میخواستم برم پایین که یهو......
شرطا ۴۵ لایک
۳۰ کامنت
که یهو مرده بیهوش میکنه النا رو
مرده:قربان کار انجام شد
کوک :خوبه بیارینش
ویو النا
بیدار شدم یادم میومد اون مرده منو بیهوش کرد تو یه اتاق بودم رفتم تلوتلو ...سمت در ......بسته بود .....یعنی چی
النا :این درو باز کنید (داد)
النا :کمککککک(داد)
النا :عوضی شما ها کید (داد)
(همینجور داد میزد که بادیگارد درو باز کرد )
بادیگارد ۱ :چته هوی خفه خون بگیر یا همینجا بکشمت
بادیگارد ۲ :حیف نیست خیلی ما...ما..نیه اون سینه ها با آدم حرف میزنه (پوزخند)
بادیگارد ۱ :فک کنم خوب باشه یه درس بهش بدیم اونم ...ز نوع لذت (نیشخند )
النا ویو
دیدم داره نزدیکم میشن یه قوطی پیشم بود ورداشتم زدم تو سر اولی
که افتاد
بادیگارد۲:چه غلطی میکنی هرزه
اونم داشت میومد یکی دیگه زدم اونم افتاد از نقطه حساس زدم بیهوش بشن در باز بود پس درو باز کردم که برم از پله ها میخواستم برم پایین که یهو......
شرطا ۴۵ لایک
۳۰ کامنت
- ۱۵.۷k
- ۲۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط